عینک گوگل؛ جاسوسی لحظه به لحظه و آنلاین در ادامه مطلب
عینک گوگل؛ جاسوسی لحظه به لحظه و آنلاین در ادامه مطلب
معجزه ی عددی قرآن کریم در شمار کلمات:
آیا این موضوع می تواند تصادفی باشد!
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟
دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵
ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸
کلمه “امام” بصورت مفرد و جمع ۱۲ بار در قرآن آمده است.
زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵
سود ۵۰ / زیان ۵۰
“حر” یعنی گرما ۴۰ بار و کلمه ” برد” یعنی سرما نیز ۴۰ بار بکار برده شده اند
ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰
ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱
مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا ۸ / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵ آرزو
٨ / ترس ٨ آشکارا
سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴
کلمه “حیوه” ۱۴۵ بار با مشتقات آن در قرآن بکار رفته است و به همان تعداد (۱۴۵ ) کلمه “موت یا مرگ” با مشتقاتش بکار رفته است
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم: نماز ۵، ماه ١٢، روز ٣۶۵ دریا ٣٢
زمین (خشکی) ١٣ دریا + خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲ دریا = ( ۱۰۰ ضرب در ۳۲ ) تقسیم بر ۴۵ = ۷۱٫۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱ خشکی = (۱۰۰ ضرب در ۱۳ ) تقسیم بر ۴۵ = ۲۸٫۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۹ دریا + خشکی = ۱۰۰/۰۰ درصد !!!
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۷۱/۱۱۱ درصد و خشکی ۲۸/۸۸۹ درصد از کره زمین را فراگرفته است. آیا همه اینها اتفاقی است؟ سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان میکند. آیا اینها تصادفی است؟ یک مؤلف هر قدر هم که توانا باشد هر گز نمی تواند د رذهن خود حروف و اعدادی به اندازه معین بگیرد سپس از آنها مقالات و یا کتابی بنویسد که همچون قرآن حتی شماره ها و حروف و کلمات آن نیز به اندازه و شمرده شده در آید مثلاً حروف مقطعه “الم” به ترتیب “الف” بعد ” لام” و سپس “میم” از دیگر حروف در سوره های مربوطه بیشتر باشد. از طرف دیگر تعداد حروف مقطعه ۱۴ حرف باشد یعنی درست نصف تعداد حروف الفبای عربی. اگر مشاهده کردیم انسانی در مدت ۲۳ سال با آن همه گرفتاری ؛ سخنانی آورد که نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممکن بود ؛ بلکه از نسبت ریاضی و عددی حروف چنان دقیق و حساب شده بود که نسبت هر یک از حروف الفبا در هریک از سخنان او یک نسبت دقیق ریاضی دارد. آیا نمی فهمیم که کلام او از علم بی پایان پروردگار سرچشمه گرفت؟
هولوکاست (بخش اول):
اتاق های گاز ،واقعیت یا افسانه؟!
علت نمادگرایی ماسونها:
یکی از اصلی ترین و مهمترین علت نمادگرایی ماسونها ایجاد انرژی منفی توسط نمادها میباشد حتما میدانید هر چیزی را که در اطرافتان میبینید یا منبع انرژی منفی میباشد یا منبع انرژی مثبت و ماسونها نیز میخواهند توسط نمادهایشان به شما انرژی منفی منتقل کنند بطور مثال شما وقتی داخل یک مسجد میشوید تحت تاثیر انرژی مثبت ان مکان قرار میگیرید و سعی میکنید به عبادت بیشتر بپردازید اما اگر شما در یک پارتی شبانه نامناسب باشید تحت تاثیر انرژی منفی ان مکان قرار میگیرید و شروع میکنید به انجام انواع کارهای زشت و به اینصورت تمام اشیا تصاویر رسانه ها و… که در ماحول شما هستند یا منبع انرژی منفی میباشد یا منبع انرژی مثبت.
و یکی دیگر از علتهای نمادگرایی فراماسون ها این است که این گروه ها عقاید خود را وام دار جایی می دانند که زبان نگارشی آنها نماد بوده منظورم مصر باستان هست ، فراماسون ها در دین شیطان پرستی خود ، خود را پیرو عقاید مصر باستان می دانند که مصریان باستان شیاطین را می پرستیدند و در سحر و جادو تبحر داشتند و نوشته های آنها نماد بوده که معروف به هیروگلیف است ، و فراماسون ها به خاطر اینکه گذشته شیطانی خود را یادآوری کنند ،بر روی نماد ها تاکید می کنند.
و یکی دیگر از علتها اینست که خوب اینها می خواهند اینطور القا کنند که ما در همه جا حضور داریم و همه چیز به قدرت و اراده ی ماست، اساسا یکی از مهمترین تاکتیکهای شیطان، اینست که خودش را بزرگتر از آنچه که هست نشان بدهد و دیگران را در بسیاری از مواقع با ترساندن مطیع خودش میکند ، به طور مثال در خود قرآن آمده که شیطان وعده فقر میدهد و با ترساندن مردم از فقر آنها را از انفاق باز میدارد.
خلاصه یکی از علل نمادگرایی شدید اینها القای رعب و نشان دادن قدرت و نفوذشان در همه جاست، بسا که تحولات بسیاری در عالم رخ دهد که در حقیقت ربطی به این جماعت نداشته باشد اما آنها با قرار دادن نماد هایشان این تحولات را به خودشان نسبت میدهند.
امام زمان کیست و مفهوم امام زمان چیست ؟
اینکه انسانی بیش از هزار سال عمر کند و صاحب زمان و حرکت باشد ، و امام عصر باشد ، مفهومیست که مورد غفلت قرار گرفته است !
زمان یا تایم سه حالت دارد :
زمان اول : زمان فیزیکی یا زمان طبیعی که زمانیست که با سیکل و چرخه و پروسه تعریف میشود .زمان فیزیکی زمانیست بر اساس تغییرات صورت فلکی و.چرخه ی شب و روز ، زمان مکانیکی و دیجیتالیست .. ، در اصل این زمان مداری و دایره ایست و ابتدا و انتها دارن …
به فرض مثال : زمان گرده افشانی ، زمان فصول و هر ۲۴ ساعت که یک شبانه روز نامیده میشود …
زمان دوم : زمان متافیزیکی یا زمان ما بعد الطبیعه ، زمانیست که صورت فلسفی دارد ، علمی نیست بلکه خردگرایانه و راسیونالیستیک است ، عملکرد ذهن است نه حواس .به فرض مثال ، گفتمان یا بحث یا Discourse ابن سینا با وجود اینکه سالیان سال میگذرد ، هم اکنون نیز از دیدگاه های انسانهای امروزی جلوتر است ، همچنین ارسطو و امثال ایشان … به این زمان زمان فلسفی یا زمان معرفتی میگویند که عملکرد ذهن و فرآیند تفکر مد نظر است …
در یک خانواده ، یک فرد هفتاد ساله با یک کودک ، با اینکه در یک زمان فیزیکی و حسی قرار دارند اما از لحاظ نگرش و دیدگاه ، با هم تفاوت های زیادی دارند .
تعریف دهر میرداماد و حرکت جوهری ملاصدرا در این طبقه جا میگیرد .
زمان سوم : زمان ترنس فیزیکی یا ماوراءالطبیعه ، که کانونش حس و حواس و ذهن نیست ، بلکه دل و قلب است و شهودیست .
حصولی نیست بلکه حضوریست . البته مومنین به غیب ایمان قلبی دارند ( یومنون بالغیب )
حکمت شهودی با تفکر فلسفی و علمی و حواسی متفاوت است .
در زمان اول ، حرکت چرخه ای و سیکلیک است ، در زمان دوم حرکت سینوسی ست و در زمان زمان نه چرخه وسیکل است و نه سینوس بلکه ، حرکت ثابت و خطی ست ( خط عمودی ) .
مثالی از سینوسی بودن زمان دوم میاورم ، فرض کنید که دو شخص در یک زمان حالت های متفاوتی دارند ، یکی آماده برای کاری سنگین و بزرگ و دیگری خموده و کسل ، این موج سینوسی هم در یکزمان در افراد مختلف قابل دیدن است و هم در وجود خود شخص به تنهایی !
امام زمان و مفهوم آخرالزمان تبیین و انطباق هر سه مورد گفته شده است یعنی زمان فیزیکی و فلسفی و ترنس فیزیکی هر سه با هم تلفیق میشوند و کسی که بتواند بر هر سه این گزاره ها مسلط و محیط باشد ، امام زمان نام میگیرد .
ریشه ی زمان پایه اش در حرکت است ، اگر حرکتی نباشد زمانی نداریم ، امام زمان و کسی که صاحب زمان است یعنی صاحب حرکت است ، حرکتی که تمدن و عصر می سازد ( امام عصر )
فشردگی زمان و تراکم زمان و انبساط زمان هم سه مقوله ای هستند که به آن میپردازیم .
حتما در ویدئوهای خانگی دیده اید که برروی یک نوار ویدئویی میشود دوساعت ضبط کرد یا چهار ساعت یا شش ساعت ، در اصل فشرده میکند !! پست مدرن به گزاره هایی از زمان فشرده دست پیدا کرده ولی در حوزه ی فلسفی زمان هنوز در حال کندوکاو است ، که نمونه اش فیلم معروف ماتریکس می باشد !!
که در این فیلم نمونه هایی از تراکم زمان و فشردگی زمان و انبساط زمان را شاهد هستیم!
در فیلم ماتریکس زمانی که گلوله شلیک میشود ، یعنی سرعت فیزیکی و طبیعی و حسی قرار است رخ دهد ، میبینیم که تسلط خاصی بر زمان از سمت بازیگر به نمایش در میآید که قادر است زمان را کنترل کند و گلوله رو بی اثر کند !
این یکی از کوچکترین مفاهیمی ست که در مفهوم امام زمان ، یعنی امامی که زمان در تسخیرش است ، جا دارد !
برای انسانی که هزار سال بیشتر عمر میکند ، صرف نظر از قضیه ی ماورائی و حوزه ی ایمانی آن ، این مفاهیم در تسخیرش است : زمان فشرده و حرکت منبسط حرکت فشرده و زمان منبسط !!
پس امام زمان قادر است در حوزه ی متافیزیکی و ترنس فیزیکی ، زمان را به تسخیر خودش در آورد ولی خودش خارج از پروسه ی حرکتی این عالم نیست !!
پس بر زمان اشراف کامل دارد …و میتواند زمان را به سمت مورد نظر متمایل کند و سوق دهد !!
تعداد صفحات : 6